گردشگری به واسطه حرکت فیزیکی به گردش ختم میشود؛ یعنی حرکت از یک نقطه و بازگشت به آن پس از طی یک فرایند؛ بنابراین این گردش نه تنها به جابجایی فیزیکی افراد بلکه به تجربیات افراد پیش از سفر، در شروع حرکت از مبدأ، در مقصد و بازگشت به نقطۀ آغازین سفر وابسته است. ازآنجایی که سفر، گردشگر را به جستجوی معنا سوق میدهد، میتوان گردشگری را به کالبد زاینده معنویت تعبیر کرد.
با توجه به دسته بندیهای جدیدی که با ظهور گرایشهای نوین در حوزه گردشگری منتهی شد، برخی محققان گردشگران را به دو دسته مدرن و سنتی تقسیم میکنند.
برخی گردشگر مدرن را نوعی گردشگری آگاهانهتر و باتجربهتر از گردشگر سنتی میدانند که به دنبال برقراری ارتباط با طبیعت و ارتقای ابعاد غیرمادی زندگی خود است، بنابراین گردشگر مدرن از عینیات فراتر میرود و بهدنبال کشف حقیقت زندگی و درک معنای حقیقی پدیدهها است و روحیه ماجراجویانه و اکتشافی او بستر را برای کسب تجربیات ذهنی فراهم میکند.
هر تفکر و رفتاری را میتوان معنوی تلقی کرد و حس تعالی جزء لاینفک معنویت است؛ بنابراین هرآنچه منجر به شکلگیری حس متعالی و مقدسی در آدمی است میتوان معنوی قلمداد کرد. برای نمونه اگر فعل سفر موجب ایجاد حس متعالی در فرد مسافر شود، میتوان آن سفر را سفری معنوی دانست و الزاماً نباید انتظار داشت معنویت صرفاً از زیارت یا اعمال نظاممند مذهبی حاصل شود، هرچند که یکی از مهمترین مراجع دستیابی به معنویت، گردشگری مذهبی است.
بدیهی است که آدمی وقتی احساس نیاز به امری کند، آن را در قالب هدف تعریف کرده و برای دستیابی به هدفی که در راستای نیازهایش شکل گرفته، تلاش میکند. میتوان معنویت را در بالاترین سطح هرم نیازهای مازلو دانست، جایی که انسان از نیازهای فیزیکی و مادی عبور کرده است و با شکلگیری نیازهای غیرمادی در ضمیرش، دستیابی به تعالی روح و خودشکوفایی برایش اهمیت ویژهای مییابد. بنابراین در جهت پاسخ به نیاز اصلی زندگی که در اینجا جستجوگری برای دستیابی به معنا است، به تکاپو میپردازد. اینجا هر چه پیشروی رخ دهد در جهت درک معنا و رسیدن به سطح بالاتری از انسجام با هستی است.
نخستین و بنیادیترین منبع قابل استناد برای نظریهپردازی و تولید محتوا در موضوع گردشگری تعالیبخش نص و متن قرآن کریم است که در این کتاب مقدس آیاتی با موضوعات سیر و سفر و گردشگری با اهداف عبرتآموزی، تعالیبخشی، آموزش و … آمده است و اصولاً سیر و سفر یکی از ابزار تبلیغ انبیاء و اولیاء، پرستش خدای یکتا و اجتناب از طاغوت است که همین آیات دلایلی محکمی را در خود دارد که بیانگر سطح بالاتر داشتن رویکرد تعالیبخش نسبت به سایر دیدگاهها و مکاتب مادی است.
فواید سفر از کلام امیرالمومنین (ع) بهخوبی بیان شده است که سفر موجب انبساط روح، تحصیل درآمد، تأمین معاش، فراگیری علم و تجربه، آموختن آداب زندگی و تعامل و معاشرت با افراد با فضیلت و خلاق است.
ابعاد تعالیگرایی در گردشگری به اشکال رسیدن به تعالی، رسیدن به معنا و درک متقابل قابل تعریف است و مؤلفههایی چون آموزش و پرورش، پندآموزی، تعقل و کاوشگری و زیرمؤلفههایی چون عزت نفس، خودشکوفایی و خوداتکایی در این قالب و در جریان گردشگری با رویکرد تعالیبخش ظهور و بروز پیدا میکند.
مدیران گردشگری باید با شناخت و آگاهی از مبانی، آموزش و فرهنگسازی، توانمندسازی جوامع میزبان و محلی بتوانند برای پررنگترکردن عنصر تعالیبخشی در صنعت گردشگری عمکرد مثبت و سازنده داشته باشند؛ چراکه مسئولیتپذیری گردشگران در مدیریت گردشگری تعالیبخش بسیار اهمیت دارد.
اولویتدادن به گردشگری با تأکید بر تعالیگرایی در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای کلان کشور؛ بهکارگیری منابع انسانی متعهد و متخصص، نگاه برنامهمحوری در فعالیتها، واگذاری امور به انجمنها و صنوف متعهد و متخصص، تعامل و هماهنگی بینبخشی و فرابخشی ازجمله پیشنهادهای کاربردی برای دستیابی به توسعه گردشگری تعالی بخش هستند.
انتهای پیام/
نظر شما